تکیه نکن بر عصای تنهایی ات شانه هایم را خدا برای تو آفریده
***
پیر می شود آدم وقتی عزیزش را صدا می کند و عزیزم نمی شنود
***
عشق و محبت ردپای خدا در زندگیست – امیدوارم زندگیت پر از ردپای خدا باشد
***
شال گردن گرمم را به گردن سرد احساساتت بینداز
تحمل این همه سردی احساس سخت است .
***
ماهی تو، که بر بام شکوه آمده است – آیینه ز دست تو به ستوه آمده است
خورشید اگر گرم تماشای تو نیست – دلگیر نشو، ز پشت کوه آمده است
***
هنوز دلخوشم به “خدانگه دارش”
اگر نمی خواست برگردد اصراری نبود که خدا مرا نگه دارد
***
آفتاب که میتابد، پرنده که میخواند و نسیم که می وزد
با خودم میگویم حتما حال تو خوب است که جهان این همه زیباست
***
تمام عکاسخانه های این شهر را به دنبال یک عکس قدی شاید هم
تمام رخ از عشق گشته ام فتوشاپ بیداد میکند این روزها
***
خرابه های دلم از تمام خانه ها قشنگتر است چون یاد تو در آن ساکن است
***
چه فرقی میکند مهره سیاه باشم یا سفید چشمانت با اولین حرکت ماتم میکند
***
تو تک ستاره منی منم اسیر بودنت – از ته دل داد میزنم میمیرم از نبودنت
***
گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت که تورو فقط و فقط واسه خودت بخواد
که وقتی تو اوج تنهایی هستی با چشماش بهت بگه: هستم، تا ته تهش!
***
آنقدر باورت دارم که وقتی می گویی “باران” خیس می شوم …
این نظر توسط nasrin در تاریخ 1394/4/20/6 و 1:05 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
" ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ " ﺗﺎﻭﺍﻥ ﻫﻤﻪ " ﻧﻪ " ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺗﺎ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﻧﺸﮑﻨﺪ ... ﻫﻤﻪ " ﻣﺤﺒﺘﻬﺎﯾﯽ " ﮐﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﻡ ... ﻫﻤﻪ " ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯼ " ﺁﺑﮑﯽ ﮐﻪ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻢ ... ﻫﻤﻪ " ﺳﺎﺩﮔﯽ " ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻫﺰﺍﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﺧﺮﺝ ﮐﺮﺩﻡ " ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ " ﺗﺎﻭﺍﻥ ﻫﻤﻪ " ﺧﻮﺵ ﺑﯿﻨﯽ ﻫﺎﯾﯽ " ﺍﺳﺖ ﮐﻪاز این ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺩﺍﺷﺘﻢ .. |
این نظر توسط نسرین در تاریخ 1394/4/20/6 و 1:02 دقیقه ارسال شده است | |||
<-CommentGAvator-> |
" ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ " ﺗﺎﻭﺍﻥ ﻫﻤﻪ " ﻧﻪ " ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺗﺎ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﻧﺸﮑﻨﺪ ... ﻫﻤﻪ " ﻣﺤﺒﺘﻬﺎﯾﯽ " ﮐﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﻡ ... ﻫﻤﻪ " ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯼ " ﺁﺑﮑﯽ ﮐﻪ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻢ ... ﻫﻤﻪ " ﺳﺎﺩﮔﯽ " ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻫﺰﺍﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﺧﺮﺝ ﮐﺮﺩﻡ " ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ " ﺗﺎﻭﺍﻥ ﻫﻤﻪ " ﺧﻮﺵ ﺑﯿﻨﯽ ﻫﺎﯾﯽ " ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺩﺍﺷﺘﻢ .. |